
این درهارابــــازکنیـد
من به دنبال فضایی می گردم
لب بامی،سرکوهی،دل صحرایی
که دران جــانفسی تازه کنـم
آه....
می خواهـم فریـآدبلنـدی بکشـم
که صدایـم به شماهم برسـد
من به فریـاد هماننـد کسـی،
که نیـازی به تنفـس دارد
مشت می کوبد بردر،
پنجه می سایدبرپنجره ها
محتاجم،من هم اوازم راسرخواهم داد
چـاره درد مـرابایداین دادکنـد
ازشــماخفتــه ی چنــد
چه کسی می آیدبامـن فـریـاد کنـد؟
{فریدون مشیری}
باتشکر،پست ارسالی توسط:بهار 

